چند سال بعد از دوره بلوغ برندینگ ممکن است بخواهید وارد پروسه انتخاب اسم برند جدید و یا فرآیند بزرگتر ریبرندینگ یا تغییر نام تجاری شوید. در این زمان است که بازاریابی شما با یک چالش جدید در مواجهه با احساسات مشتریان قدیمی و جدید روبهرو میشود. در این مقاله استراتژیهای ریبرندینگ، نحوه تغییر نام تجاری یک شرکت و ۱۰ نمونه موفق از ریبرندینگهای معروف دنیا را شرح خواهیم داد.
ریبرندینگ یعنی فرآیند تغییر تصویر شرکتی یک سازمان. ریبرندینگ یک استراتژی بازار برای ارائه یک نام جدید، نماد جدید یا تغییر در طراحی برندِ موجود است. ایده ریبرندینگ درواقع ایجاد یک هویت متفاوت برای برند در مقایسه با رقبا در بازار است.
شرح: چند دلیل وجود دارد که یک شرکت اقدام به ریبرندینگ میکند. یک عامل برجسته برقراری ارتباط با مشتریان است. ریبرندینگ برای کسبوکار خوب است اما در عین حال میتواند پرخطر نیز باشد. همیشه این احتمال وجود دارد که مصرفکنندگان برند جدید را دوست نداشته باشند.
نحوه تغییر نام تجاری یک شرکت
مخاطب برند و بازار هدف را مجددأ مشخص کنید.
چشمانداز، مأموریت و ارزشهایتان را مجددأ تعریف کنید.
شرکتتان را در حین ریبرندینگ مجددأ نامگذاری کنید.
شعار برندتان را بازنگری کنید.
هویت برندتان را بازسازی کنید.
پيشنهاد سیتی سایت: بازاریابی دیجیتال چیست؟
نحوه تغییر نام تجاری یک شرکت
۱- مخاطب برند و بازار هدف را مجددأ مشخص کنید
پس از تحقیق گسترده بازار از جمله گروههای متمرکز و تحلیل دادهها با چیز عجیبی مواجه میشوید – مشتریان شما (یا رقبای شما) همان کسانی نیستند که تصور میکردید. شاید این جمعیتِ افرادی باشد که هرگز تصور نمیکردید با شما مشارکت کنند. به نوبت ممکن است یک رقیب جدید در بازار وجود داشته باشد و محصولات یا خدماتش مستقیمأ با محصولات یا خدمات شما در رقابت باشد. و شما برای اثبات این مسئله دادههایی در اختیار دارید. این مسئله را بررسی کنید که چه کسی از شما خرید میکند – و همچنین بجای شما از چه کسی خرید میکنند. مقایسه این امر با بازار هدف و مخاطبان اولیهتان میتواند اختلافات مهمی را آشکار سازد. وقتی بازار و مخاطبان واقعیتان را برقرار کردید آماده ریبرندینگِ شرکتتان خواهید بود تا بتوانید با مشتریان ارتباط برقرار کنید (و از رقبایتان پیشی بگیرید).
۲- چشمانداز، مأموریت و ارزشهایتان را مجددأ تعریف کنید
چه کاری انجام میدهید؟ آن را چگونه انجام میدهید؟ چرا این کار را انجام میدهید؟
در هنگام ارزیابی مجدد دیدگاه، مأموریت و ارزشها در حین ریبرندینگ باید این سه سئوال را مطرح کنید. درحالیکه مبنای این پیامها یکسان است، اما میتوانند با رشد شرکت تغییر پیدا کنند. در اینجا برخی از اجزاء شرکت وجود دارد که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند تا بتوانید تصمیم بگیرید که کدام بخش (های) شرکتتان به عنوان TLC نیاز دارد.
چشمانداز
چشمانداز مسئله بزرگی است. چشمانداز برای هر اقدام شرکت به عنوان یک ستاره شمالی عمل میکند، بنابراین باید درک منسجمی از چشماندازتان داشته باشید قبل از اینکه به جلو حرکت کنید – همچنین شاید با گذشت زمان چشمانداز شما نیز تغییر پیدا کرده باشد. مشکلی ندارد، اما باید هر چه زودتر چشماندازتان را مجددأ تعریف کنید تا مطمئن شوید که تمام کارمندان با در نظر گرفتن این چشمانداز تصمیمگیری میکنند. در هنگام ریبرندینگ، چشمانداز شرکت بر همه چیز تأثیر میگذارد، از طراحی مجدد وبسایت گرفته تا روند استخدام.
مأموریت
اگر چشمانداز «کاری باشد که در حال انجام آن هستید»، مأموریت به «نحوه انجام آن» مربوط میشود. شاید هنوز در یک مسیر یکسان در حال حرکت باشید، اما نحوه رسیدن شما به مقصد تغییر کرده است. در نهایت مأموریت شما همان نقشه راه شرکتتان است. وقتی مأموریتتان تغییر کند پیام شما نیز باید دستخوش تغییر شود – در حین ریبرندینگ، مأموریت نیز باید به اندازه چشمانداز اهمیت داشته باشد.
برای مثال، بیانیه مأموریتِ Sweetgreen به این صورت است: «ایجاد جوامع سالمتر با پیوند دادنِ مردم به غذاهای واقعی». این شعار همه چیز را درباره برند Sweetgreen تعریف میکند، از تصاویری که در تبلیغاتشان استفاده میکنند گرفته تا زبانی که در خبرگزاریها بکار میبرند.
ارزشها
ارزشهای شما به عنوان «علت برندتان» عمل میکنند. ارزشها نشان میدهند که چرا برای رسیدن به چشماندازتان تلاش میکنید و چرا خودتان را وقفِ مأموریتتان کردهاید. اما با گسترش و تغییر برندها برخی از ارزشهای بنیادی آنها نیز ناپایدار میشوند. اگر نتوانید از ارزشهای گذشتهتان پشتیبانی کنید یا ارزشهای جدید را اولویتبندی کنید باید آنها را بروزرسانی کنید تا متوجه شوید که شرکتتان امروز برای چه چیزهایی ارزش قائل است.
صدای برند
از آنجاییکه چشمانداز، مأموریت و ارزشها در حین روند ریبرندینگ تغییر میکنند نحوه انتقال این جنبههای شرکت نیز تغییر خواهد کرد. کلمات، لحن و صدایی که برای برندتان استفاده میکنید باید با پیامتان انطباق داشته باشند. بنابراین اگر چیزی که قصد دارید بگویید در حال تغییر باشد نحوه گفتن آن نیز باید تغییر پیدا کند.
۳-شرکتتان را در حین ریبرندینگ مجددأ نامگذاری کنید
تغییر اسامی کار بزرگی است. این کار میتواند به بهای به رسمیت شناختن برند و ترافیک جستجوی آلی تمام شود. بنابراین اگر به عنوان بخشی از روند ریبرندینگ قصد نامگذاری مجدد شرکتتان را دارید مطمئن شوید که به عنوان یک استراتژی پس از ریبرندینگ برنامهای برای ریکاوری در اختیار دارید.
به طور کلی اگر هنوز نامتان مناسب است بهترین کاری که باید انجام دهید این است که آن را حفظ کنید. اما اگر نام فعلیتان با هویت شرکتتان انطباقی ندارد وقت آن رسیده که به تخته رسم بازگردید (یعنی یک نام جدید طراحی کنید). برای اینکه ترستان از این کار کم شود در پایین ایدههایی برای فرآیند ریبرندینگ وجود دارد:
یک کلمه جدید درست کنید؛
از کلمه قدیمی به روشی جدید استفاده کنید؛
کاری که انجام میدهید را بگویید (به معنای واقعی کلمه)؛
املاء کلمه را تغییر دهید؛
یک پیشوند یا پسوند به آن اضافه کنید؛
به زبانهای دیگر نگاه کنید؛
دو کلمه را کنار هم بیاورید؛
مخفف درست کنید؛
از یک مکان استفاده کنید.
۴-شعار برندتان را بازنگری کنید
یک شعار خوب جذاب است و مأموریت و چشمانداز شرکتتان را شامل میشود. این شعار شامل هدف شرکت بصورت فشرده است. تغییر شعار آسانتر از تغییر اسم است. اما همانند تغییر اسم هنوز باید دقت زیادی به خرج دهید.
۵-هویت برندتان را بازسازی کنید
وقتی که شروع به ریبرندینگ میکنید ممکن است عناصر ملموسی که برای برند استفاده میکنید به مدت چندین سال استفاده شده باشند. این یعنی قبل از جایگزینی آنها وقت زیادی برای کشف نقاط ضعف و قوت آنها داشتید. ممکن است بخواهید لوگو خود را مجددأ طراحی کنید، از رنگهای جدیدی در برندتان استفاده کنید یا حتی دستورالعملهای جدیدی برای برندتان بوجود بیاورید. در اینجا تغییرات رایجی را مشاهده میکنید که میتوانید به عنوان بخشی از استراتژی ریبرندینگتان از آنها استفاده کنید:
لوگو
شاید وقتی برای اولینبار شرکتتان را راهاندازی کردید لوگو خود را خیلی دوست داشتید اما ممکن است مشتریان واقعأ این لوگو را درک نکنند. همچنین شاید لوگوی شما نیاز به بروزرسانی داشته باشد تا تغییرات بزرگ دیگری که در درون شرکت ایجاد کردهاید را منعکس کند.
انتخاب پالت رنگ جدید
رنگها تأثیر زیادی بر برندتان میگذارند – درواقع برخی از رنگها اکنون هممعنا با برندهایی که از آنها استفاده میکنند هستند، مثل رنگ زردِ مک دونالد. اما انتخاب رنگ درست میتواند کار دشواری باشد و با توسعه شرکت ممکن است نیاز باشد رنگها را به روز کنید.
تایپوگرافی (فن چاپ)
همانند رنگ، ممکن است فونت اصلی شما در عمل متفاوت با آن چیزی باشد که تصور میکردید. در هنگام ارزیابی مجدد فونتها، توجه زیادی به نقاط ضعف و قوت و دشواریهای فونتهای قدیمی داشته باشید – مثل ارزیابی فونت برای طراحی وب یا پاورپوینت.
مرور اشکال و تصاویر
همانند لوگو، پالت رنگ و تاپوگرافی، تصاویر و اشکال نیز نقش حیاتی در هویت برندتان ایفا میکنند. اگر قصدِ تغییر عناصر بصری دیگرِ برند را دارید، بهتر است تصاویر و اشکال را نیز مرور کنید تا همه چیز در روند ریبرندینگ انسجام داشته باشد.
استراتژیهای ریبرندینگ
اگر میخواهید تمام سختیها را به جان بخرید تا یک هویت جدید برای برندِ کسبوکارتان ایجاد کنید بهتر است مطمئن شوید که این کار را به درستی انجام میدهید. داشتن (و درواقع استفاده از) راهنماهای برند به شما کمک میکند تا برندتان پس از تغییر ثبات خود را حفظ کند.
۱.با دلیل تجاری شروع کنید
هر استراتژی ریبرندینگ باید با درک عمیق دلیل تجاریِ ریبرندینگ آغاز شود. آیا علت آن سرعت بخشیدن به رشد کسبوکار است؟ آیا شرکت باید با رقبای بزرگتر و جاافتادهتر رقابت کند؟
برخی از این دلایل تجاری به آسانی قابل اجرا هستند، مثل ادغام دو شرکت و برخی دیگر ظریفتر هستند، مثل بزرگتر شدن تصویر شرکتی. اگر علل تجاری این تلاشها را نمیدانید ممکن است مقادیر زیادی منابع را هدر دهید. برخی از دلایل اصلی دیگر برای ریبرندینگ شرکت خدمات حرفهایتان عبارتند از:
باید در سطحی بالاتر یا در یک بازار جدید رقابت کنید.
برندتان دیگر هویت شما را منعکس نمیکند.
شرکتتان برند جدید را واگذار کرده است.
یک دلیل قانونی برای تغییر دارید.
باید سادهسازی کنید و بر پیامتان تمرکز کنید.
یک تیم بازاریابی جدید دارید.
یک خط خدماتی جدید را راهاندازی کردهاید.
۲.برروی مشتریان هدف و شرکتتان تحقیق کنید
وقتی علت تجاری ریبرندینگ را متوجه شدید مرحله بعدی انجام یک تحقیق مستقل برروی مشتریان هدف و شرکت است. اگر سعی دارید وارد یک بازار جدید شوید این تحقیق باید شامل مشتریان هدف جدید نیز باشد. هدف این است که به یک درک عینی از برداشت برند فعلی و رقبا دست پیدا کنید. بدون این تحقیق فقط از دیدگاه داخلی فعالیت میکنید. تحقیق ما برروی خریداران و فروشندگان خدمات حرفهای نشان میدهد که درواقع تمام شرکتها دارای نقاط کوری هستند و دیدگاه بازار نسبت به خودشان را تحریف میکنند. به طور کلی ما همگی انسانیم. بدون یک تحقیق عینی برندتان را براساس فرضیات غلط خواهید ساخت.
۳.از موقعیتیابی و پیامرسانی برای دستیابی به استراتژی برندتان استفاده کنید
همانطور که معماریِ موقعیتیابی و پیامرسانی بازار شرکتتان را توسعه میدهید، ماهیت استراتژی برندتان را فاش میکنید. موقعیتیابی بازار توضیح مختصری درمورد محل انطباق شما در فضای بازار ارائه میدهد. آیا یک رهبر نوآور هستید یا یک عرضهکننده ارزان قیمت؟
این موقعیتیابی بر تصمیمات بعدی شما تأثیر خواهد گذاشت. اما فقط کافی نیست چیزی را درست کنید. این چیز باید بین شما به عنوان شرکتتان و کسی که میخواهید به آن تبدیل شوید تعادل برقرار کند. باید بتوانید از موقعیتیابیتان پشتیبانی کنید، در غیر این صورت برندتان توخالی خواهد بود. معماریِ پیامرسانی شما درواقع پیامهای شما به هریک از مخاطبان اصلی را تشکیل میدهد. این پیامها باید با برند کلی سازگاری داشته و قابل پشتیبانی باشند. این یک نسخه بازاریابی نیست، بلکه اسکلتی است که نسخه بازاریابی براساس آن ساخته میشود.
۴.هویت برندتان را بسازید
این بخشی از استراتژی ریبرندینگ است که در آن،عناصر بصری که برندتان را معرفی میکنند را توسعه میدهید، مثل اسم شرکت، لوگو، شعار، رنگها، طراحی کارت ویزیت، مکان و غیره. این عناصر اغلب در سندِ راهنماهای سبک برند توصیف میشوند. این سند مجموعهای از پارامترها را ارائه میدهد تا تضمین کند که برندتان در تمام مراحل مارکتینگ و استراتژی بازاریابی دیجیتال به طور ثابت اجرا میشود.
افراد زیادی این عناصر را با برندتان اشتباه میگیرند. برند شما درواقع شهرت و قابلیت رویت شما است، نه اسم یا لوگوی شرکت. هویت برندتان نوعی اختصار بصری برای برندتان است.
۵.وبسایت و حضور آنلاینتان را ایجاد کنید
وبسایت شما مهمترین ابزار ارتباطی برای توسعه کسبوکار است. وبسایت مکانی است که در آنجا میتوانید داستانِ متقاعدکنندهای برای هریک از مخاطبان تعریف کنید. وبسایت اولین جایی است که یک مشتری آتی یا کارمند به آنجا رجوع میکند تا اطلاعاتی را درباره شرکتتان کسب کند. اغراق نیست اگر بگوییم وبسایت و حضور آنلاین قلب یک شرکت خدمات حرفهای مدرن است. تمام استراتژیهای ریبرندینگ در نهایت مستلزم وبسایت هستند. درواقع، وبسایت براساس چارچوب معماریِ پیامرسانیتان ساخته میشود. وبسایت همراه با حضور آنلاین شما (مثلأ رسانههای اجتماعی) به طور کامل موقعیت شما را نشان میدهد.
۶.تضمین بازاریابی
در این لحظه از استراتژی ریبرندینگ باید تمام اجزاء بازاریابی که برای انتقال برند و پیامهای خدماتتان نیاز دارید را توسعه دهید، مثل ارائههای اسلایدی، قالبهای پیشنهاد، بروشورها، فلایرهای تک برگی و غرفههای نمایش تجاری. این ابزار برای انتقال پیامتان بکار میروند. آنها باید بخوبی در استراتژی برندتان پشتیبانی شوند.
۷.طرح ساخت برند
عنصر نهایی استراتژی ریبرندینگ توسعه طرحی برای ترویج و تقویت برند جدیدتان است. چگونه آن را بصورت درونی راهاندازی میکنید؟ در خدمات حرفهای ضروری است که کارمندان شما از برند جدید استقبال کنند. به طور کلی آنها محصول شما هستند. همچنین این مسئله اهمیت دارد که برند را به گونهای بسازید که با شهرت و اعتبار و تخصص شرکتتان و همچنین نام آن انطباق داشته باشد. برند همچنین باید موقعیت شرکتتان را نشان دهد. ساخت برند برای خدمات حرفهای دشوار است.
برخی از استراتژیهای ریبرندینگ با شکست مواجه میشوند زیرا سعی دارند فرآیند ریبرندینگ را میانبر بزنند. بقیه استراتژی ها شکست میخورند زیرا شرکای اشتباهی را برای همکاری انتخاب میکنند. اما نباید اینگونه باشد. با یک استراتژی ریبرندینگ درست شروع به کار کنید. یک شریک باتجربه پیدا کنید. به ریبرندینگ به اندازه کافی توجه کنید تا بتوانید پاداشها را دریافت کنید. یک شرکتِ بخوبی موقعیتیابی شده که برندش را به وضوح نمایش میدهد قطعأ رقیب قدرتمندی خواهد بود.
نمونههای موفق ریبرندینگ
۱.ریبرند (تغییر نام تجاری) چوبانی
در سال ۲۰۱۷ چوبانی تغییرات بزرگی در برندش ایجاد کرد و سعی داشت جلودارِ صنعت پرهرج و مرج لبنیات شود.
در ابتدا آنها هویت شرکتشان را از یک شرکت ماست به «شرکت سلامتی با محوریت مواد غذایی» تغییر دادند – «مبارزه برای دستیابی به شادی بیپایان». در زیر صفحه اثر در وبسایتشان این بیانیه را مشاهده میکنید: «مهمترین کاری که انجام میدهیم ایجاد تغییر است. همیشه هدفمان چیزی بیش از ماست بوده است». تمرکز آنها بر سلامتی و تغذیه را در تبلیغات و محصولات جدیدشان میبینید، از جمله ماست یونانی با قند کمتر و ماست فلیپ چوبانی.
همچنین همانطور که در بالا نشان داده شده چوبانی بستهبندیاش را نیز تغییر داد – بجای استفاده از فنجانهای سفید ساده با تصاویر میوه، آنها بستهبندی محصولشان را با استفاده از هنر عامیانه آمریکایی قرن نوزدهم همراه با تنوعی از رنگها مجددأ طراحی کردند. ریبرندینگ آنها شاید کمک کند تا با بقیه محصولات با بستهبندیهای سفید ساده ماست در قفسههای فروشگاهها تفاوت داشته باشند.
۲.ریبرندِ کاندید
پس از ادغام دو شرکت ریبرندینگ اغلب تصمیم خوبی است. برای مثال، مرکز بنیاد (Foundation Center) بزرگترین منبع اطلاعاتی درباره بشردوستی بود و GuideStar بزرگترین منبع اطلاعاتی درباره سازمانهای غیردولتی آمریکا بود. در سال ۲۰۱۹ این دو سازمان با یکدیگر ادغام شدند و سازمان کاندید (Candid) را تشکیل دادند. این امر دو سازمان را قادر ساخت تا خدماتشان را به میلیونها نفر ارائه دهند و دنیا را به جای زیباتری تبدیل کنند.
اگر به وبسایت مرکز بنیاد مراجعه کنید پیام زیر را خواهید دید:
مرکز بنیاد و GuidStar اکنون به کاندید تبدیل شدهاند. از candid.org به foundationcenter.org هدایت شدهاید». وبسایت قدیمی GuidStar هنوز قابل مشاهده و قابل استفاده است، اما توسعه ماهیت شرکتی جدید و یک لینک به صفحه کاندید قابل مشاهده است.
کاندید (بنیادِ تازه ادغام شده) اکنون یک وبسایت مشخص همراه با بیانیه مأموریت، اصول راهنما و یک چشمانداز دارد که بهترین نکات مرکز بنیاد و GuidStar را اتخاذ کرده است.
۳.ریبرندِ Dropbox
در سال ۲۰۰۷ Dropbox به عنوان یک خدمات وب برای ذخیرهسازی فایل و اشتراکگذاری فایل راهاندازی شد – اما در سال ۲۰۱۷ این شرکت تمایل داشت به عنوان «نقطه اتصال بین تیمها و کسبوکارهایی در هر اندازی» به نظر برسد. Dropbox اکنون بجای فقط خدمات اشتراکگذاری فایل دارای APIها، ابزار و یکپارچهسازیهای متنوعی است.
Dropbox علاوه بر تغییر مأموریت داخلیاش لوگوی خود را نیز تغییر داده تا محصولات جدیدش را نمایش دهد. تیم طراحی Dropbox در یک بیانیه درباره لوگوی جدید گفت: «لوگوی قدیمی ما یک کادر آبی بود که نشان میداد «Dropbox جای فوقالعادهای برای وسایل فروشگاه است. لوگوی جدید واضحتر و سادهتر است و میدانیم که Dropbox یک بستر باز و جایی برای نوآوری است».
۴.ریبرند متخصصان غذای حیوانات خانگی
متخصصان غذای حیوانات خانگی دارای یک جدول زمانی در وبسایتشان هستند که تمام تغییرات شرکت از سال ۱۹۳۶ که این شرکت برای اولین بار افتتاح شد نشان میدهد. یکی از برجستهترین موارد در این وبسایت تغییر نام شرکت از «مرکز حیوانات خانگی رامفورد به متخصصان غذای حیوانات خانگی» و طراحی مجدد لوگو در سال ۲۰۰۸ بود. این شرکتِ ۸۰ ساله در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و اکنون توزیعکننده اصلی محصولات حیوانات خانگی از ساحلی به ساحل دیگر است.
این شرکت برای نمایش تغییرات و رشد خود در سالهای گذشته مراحل موفقیتآمیز زیادی را طی کرده تا برندش را دائمأ بروزرسانی کند و محصولات و ارزشهایی که طی سالهای گذشته تغییر داده را نمایش دهد.
۵.ریبرند دانکین دونات
دانکین دونات که در ژانویه سال ۲۰۱۹ تأسیس شد برای اولینبار در سال ۱۹۷۳ معرفی شده بود و یک لوگوی جدید را اتخاذ کرد که کلمه «دونات» را حذف کرد – اکنون نمادها، لوگوها و مطالب بازاریابی فقط از کلمه «دانکین» استفاده میکنند.
این اسم جدید تمرکزِ شرکتها بر قهوه را نشان میدهد – تونی ویزمن، مدیر بخش بازاریابیِ دانکین در ایالات متحده گفت: «با سادهساز و مدرن کردن اسم شرکتمان، درحالیکه هنوز به میراثمان ادای احترام میکنیم، اما فرصت پیدا کردیم تا یک انرژی فوقالعاده برای دانکین فراهم کنیم، چه در داخل فروشگاهها، چه در خارج».
علیرغم تغییر اسم، دانکین همچنان از رنگهای آبی و صورتی و فونت آیکونیک استفاده میکند تا مطمئن شود که مشتریانِ طولانی مدت و قدیمی همچنان این برند را به رسمیت میشناسند.
۶.ریبرند IHOP
همانطور که میدانید ریبرند یک فرصت خارقالعاده برای بروزرسانی برداشت عموم و جلب توجه مصرفکنندگان است. به همین دلیل IHOP از ریبرندینگ به عنوان یک اقدام بازاریابی برای توجه مردم به محصول جدیدش – همبرگر – استفاده کرده است. در سال ۲۰۱۸ IHOP اعلام کرد که قصد دارد نام تجاریاش را به IHOb تغییر دهد (خانه بینالمللی همبرگر). این شرکت شروع به استفاده از برند IHOb در رسانههای اجتماعی، وبسایتش و تبلیغات داخل فروشگاه کرد. در نهایت IHOP قبول کرد که ریبرندینگ آن یک شوخی برای جلب توجه مردم به خط جدید همبرگرهای گوشت گاو بوده است. شوخی آنها برای ریبرندینگ بازی هوشمندانهای بود – باعث شد مردم برای مهمترین محصول IHOP (پنکک) بجنگند، درحالیکه به عرضه محصولات دیگر نیز توجه کنند.
IHOP از آن زمان به بعد به اسم و لوگوی اصلیاش بازگشت.
۷.PNG AIR
نمایندگی: Principals
نقطه قوت: تمرکز آنها بر هویت فرهنگی
PNG AIR یک خط هوایی مستقر در پاپوآ گینه نو است. ریبرندینگ جامع آنها شامل تغییر نام (از Airlines PNG به PNG AIR)، موقعیتیابی و تغییر اساسی هویت بصری بود. هدف این بود که شرکت از یک خط هوایی قیمت محور به یک برند قدرتمند با هویتی قوی تبدیل شود. برای انجام این کار Principals یک مبنای بصری از آیکونهای فرهنگی مهم شامل تاریخچه، کشور و وعده برند را تهیه کرد تا مردمش را نجات دهد.
۸.جامبو
نمایندگی: FutureBrand
نقطه قوت: تفکرِ آینده محور آنها
یک ریبرندینگ خوب به اندازهای انعطافپذیر است که همراه با برند رشد میکند، هرچند کمکم تکامل پیدا میکند. برای جامبو (یک خرده فروشی آنلاینِ بلیطهای لاتاری در استرالیا)، برنامههای جاهطلبانه این شرکت برای توسعه جهانی مستلزم تغییر نام تجاری بود تا برند را به مرحله بعدی سوق دهد. ایده برند یعنی «بیشتر تصور کنید» به یک لنگرگاه برای ریبرندینگ تبدیل شد و نماد فیل آن به نام جو شامل ایده «بزرگ» است: «هیجان بزرگ، رویاهای بزرگ، جوایز بزرگ و البته وعده بزرگ».
۹.Tupperware
نمایندگی: FutureBrand
نقطه قوت: استفاده مدرن از یک برند کلاسیک
Tupperware اغلب از تصاویر مادران دهه هفتادی (۱۹۷۰) استفاده میکند. این برند اعلام میکند که تصویر بخش مهمی از میراثش – و مأموریت بزرگترش – است. آنها سعی دارند از زنانی که در سراسر دنیا محصولاتشان را بفروش میرسانند حمایت کنند. از این رو، «اعتماد یعنی خودِ شما» به شعار ریبرندینگ آنها تبدیل شد. تصویر بصری آنها شامل رنگهای زنده، تصاویر افراد و یک زیباییشناسی تمیزتر بود تا این برند را به عصر مدرن بازگرداند.
۱۰.Siemens
نمایندگیها: Interbrand/MetaDesign/KANTAR Added Value
نقطه قوت: بازساز پرانرژی آنها
برای یک برند ۱۷۰ ساله حفظ ارتباط همیشه چالش برانگیز بوده است. برای Siemens (برند شرکت مهندسی و فناوری) که همیشه خودش را وقفِ نوآوری کرده تا کیفیت زندگی را بالا ببرد زمان آن رسیده بود تا وعده برندش را دوبرابر کند. از این رو ریبرندینگ آنها بر مبنای یک فرضیه انجام شد: نبوغ برای زندگی. این هویت جدید در ابتدا با یک زبان بصری پویا، پرانرژی و واضح با مردم صحبت میکند که هم انعطافپذیر و هم قابل اتخاذ است.
منبع :
economictimes.indiatimes.com
blog.hubspot.com
hingemarketing.com
columnfivemedia.com