از مفهوم FOMO اغلب در دنیای روانشناسی صحبت میشود اما بیشتر از آن که در حوزه روانشناسی کاربرد داشته باشد به درد افرادی میخورد که در بازارهای مالی یا حتی اقتصاد و کسب و کار فعالیت میکنند!
در واقع شناخت و درک این مفهوم باعث میشود علاوه بر جلوگیری از شکستهای متعدد در دنیای سرمایه، در دیگر جنبههای مختلف زندگی، حتی جنبه عاطفی، به موفقیت نزدیکتر شوید. با توجه به اهمیتی که فومو در زندگیهای امروزی ما دارد اجازه بدهید در این مقاله به زبان ساده آن را به شما توضیح بدهم و در مورد تاثیر و درمانش صحبت کنم.
فومو یا FOMO چیست؟
FOMO یا فومو در واقع مخفف عبارت انگلیسی fear of missing out است که در فارسی به ترس از دست دادن ترجمه میشود. به زبان ساده FOMO پاسخ احساسی انسان نسبت به این باور است که من دارم فرصتهایی را از دست میدهم. به زبان سادهتر، فومو تصمیم غلطی است که به خاطر ترس عقب افتادن از بقیه مردم میگیرید!
اجازه بدهید مثال بزنم. احتمالاً بارها شده که به دلیل مشغله کاری زیاد تصمیم بگیرید روز تعطیل هفته را در خانه بنشینید و برای انجام کارها زمان بگذارید. اما بعد از گذشت چند ساعت به این فکر کردهاید که احتمالاً دوستان، آشنایان و حتی دیگر مردم عادی در این زمان در حال تفریح کردن هستند و فقط این شمایید که زمان ارزشمند را از دست میدهید. به این ترتیب دچار ترس از دست دادن شدهاید. در نهایت هم احتمالاً این ترس باعث بر هم ریختن برنامههایتان شده و مجبورتان کرده برای چند ساعتی هم که شده به بیرون از خانه رفته و یک تفریح کوچک داشته باشید و به کارتان نرسید.
یک مثال دیگر؛ احتمالا یادتان هست که چند سال پیش شاخص بورس کشور با سرعت زیادی در حال رشد بود و هر از گاهی صحبتهایی از این میشد که فلان فرد یا فلان استاد سرمایهاش را در بورس چند برابر کرده. در همین شرایط بود که بسیاری از مردم دچار FOMO یا ترس از دست دادن شده و حتی بدون اینکه با اصول سرمایهگذاری در بورس آشنا شوند به سراغ آن رفته و در نهایت هم بخش زیادی از سرمایههایشان را از دست دادند.
در واقع این افراد تصور میکردند که در صورت فعالیت نکردن در بورس قرار است فرصت چند برابر کردن سرمایهشان را از دست بدهند و به همین دلیل یک واکنش احساسی و هیجانی نشان داده و تصمیم اشتباه گرفتند.
تاریخچه فومو
جالب اینجاست که FOMO صرفا یک پدیده مربوط به عصر حاضر نیست و در واقع اگر در میان تاریخ به دنبال آن باشیم، رد پایش را کم و بیش، میبینیم. مثلاً بیشتر از 100 سال پیش بسیاری از مردم آمریکا و حتی دیگر قارهها به چند ایالت آمریکا هجوم آوردند تا در آن طلا پیدا کنند! در واقع این FOMO بود که باعث شده بود این افراد زندگی و شغلشان را رها کرده و با خیال پیدا کردن طلا، در آمریکا پای بگذارند. (بیشتر از 100 هزار مهاجر با هدف پیدا کردن طلا وارد این ایالتها شدند.)
در هر حال، نکته اینجاست که تحقیقات جدید در مورد فومو عمر زیادی ندارد و این پدیده بعد از انتشار یک مقاله تحقیقاتی در سال ۱۹۹۶ توسط یک استراتژیست بازاریابی به اسم دکتر Dan Herman بهشکل جدی شناخته شد.
البته میتوان گفت فوموی همهگیری که امروز دنیا درگیر آن شده را بعد از ظهور شبکههای اجتماعی و قدرت گرفتن و محبوبیت آنها در میان مردم مشاهده کردیم. در واقع رسانههای اجتماعی باعث افزایش FOMO در میان مردم شدند چراکه باعث میشوند مردم زندگی واقعی خودشان را با بهترین قسمت از زندگی دیگران مقایسه کنند و در نتیجه، ترس از دست دادن، احساس بد، احساس اینکه دیگران زندگی بهتری از من دارند و باید کاری کنم و… داشته باشند.
برای درک بهتر خودتان این شرایط را تصور کنید، وقتی که در یک عصر جمعه در خانه نشسته و تفریح خاصی ندارید و در اینستاگرام عکس تفریح دوستان و آشنایان و فلان سلبریتی را مشاهده میکنید؛ آیا درگیر فومو نمیشوید؟ یا مثلا وقتی که در شرایط اقتصادی نامناسب قرار گرفته و نمیتوانید آنطور که میخواهید پول خرج کنید و در مقابل میبینید که اغلب مردم در اینستاگرام حسابی بریز و بپاش میکنند! احتمالا در این شرایط باز هم دچار ترس از دست دادن و فومو میشوید.
نکته اینجاست که اغلب مردم چه در ایران و چه در خارج از کشور دانش کافی در زمینه سواد رسانههای اجتماعی ندارند و حتی هنوز به این درک نرسیدهاند که نباید زندگی واقعی و باطن زندگی خودشان را با بخش کوچکی از زندگی مردم که شاید یک درصد از آنهم واقعی نیست، مقایسه کنند. به همین دلیل است که امروز اینستاگرام حسابی برای بعضیها دردسر شده و زمینهسازی شده است که تصمیمات مالی و غیرمالی نامناسبی بگیرند.
عوارض فومو چیست؟!
احتمالاً اگر همین حالا از گروهی از جوانان و نوجوانان بپرسید که آیا در حین بررسی شبکههای اجتماعی اضطراب دارند؛ جواب منفی میدهند. حتی شاید جواب خودتان هم در مورد این سوال منفی باشد. اما نکته اینجاست که اغلب تحقیقات و بررسیها بر عکس این گفته را نشان میدهد. در واقع وقتی ما زندگیمان با زندگیهای فیلتر شده توسط رسانههای اجتماعی مقایسه میکنیم، بیشتر مستعد FOMO هستیم و هرچه زمان بیشتری را در این رسانهها باشیم دوباره بیشتر و بیشتر درگیر ترس از دست دادن میشویم. اگر بخواهم برای نمایش عمق فاجعه گریزی به مطالعات و تحقیقات بزنم میتوانم به این چند مورد اشاره کنم:
مدتی پیش مطالعهای نشان داد که هر چه افراد، بیشتر از فیسبوک استفاده کرده، احساس بدتری دارند و حس رضایتشان کاهش پیدا میکند. همینطور مطالعه دیگری نشان داد که مردم مخصوصاً اگر در فیسبوک تصاویر مربوط به تعطیلات بقیه افراد را مشاهده کنند، احساس بدتری خواهند داشت.
در همین حال، یک نظرسنجی در استرالیا نشان داده که ۶۰ درصد از نوجوانها میگویند وقتی متوجه میشوند در شبکههای اجتماعی دوستانشان بدون آنها سرگرم هستند احساس نگرانی میکنند.
بدتر از همه اینها محققان میگویند یک ارتباط واقعاً نگرانکننده بین تعداد ساعات صرف شده برای دنیای فناوری و رسانههای دیجیتال و همینطور استرس و افسردگی وجود دارد. پس به طور خلاصه مهمترین عوارضی که ممکن است در اثر FOMO با آن روبرو شویم؛ اینها هستند:
- استرس
- اضطراب
- میل به خودکشی
- افسردگی
- و کاهش رضایت از زندگی
حالا اینجاست که پای چیز دیگری به میان میآید!
تصمیم احساسی و غیر عاقلانه!
در واقع اگر کمی با روانشناسی آشنایی داشته باشید میدانید که اغلب ما آدمها وقتی نتوانیم به درستی احساساتمان را کنترل کنیم، تصمیمهای احساسی و غیر منطقی میگیریم. مثلا بیشتر افراد در زمان خشم، در زمان ناراحتی و حتی در زمان خوشحالی و هیجانزدگی تصمیماتی میگیرند که در حالت عادی نسبت به آن تصمیم پشیمان میشود. (دعوا، سرمایهگذاری، خرید، بحث، حتی وعده دادن!) به همین دلیل است که فومو با بازارهای مالی و البته بازاریابی ارتباط پیدا میکند!
فومو در بازارهای مالی
یکی از بهترین جاهایی که میتوانید مثالهای FOMO و ترس از دست دادن را ببینید بازارهای مالی و سرمایهگذاری هستند. البته لزوماً منظورم بازار ارز دیجیتال نیست، در واقع اگر دقت کنید ترس از دست دادن در بازارهایی مثل مسکن و دلار و طلا و سکه و غیره هم دیده میشود. اما اولین جایی که ما در آن با FOMO آشنا شدیم همان بازار بورس خودمان بود.
بعد از بازار بورس نوبت به بازار ارزهای دیجیتال رسید و البته اینبار صرفاً ایرانیها نبودند که قرار بود پول خودشان را از دست بدهند. در واقع بسیاری از ما بدون درس گرفتن از اتفاقات بورس یک الی دو سال قبل، دوباره بدون داشتن دانش کافی و صرفاً با اعتماد به گفته افراد متخصص و حتی غیر متخصص وارد این بازار شدیم.
جالب اینجاست که جدای از ضررهای مالی در اثر ریزش سهمها، بسیاری از مردم آنقدر دانش ناکافی داشتند که مورد کلاهبرداریها، هک شدن اکانتها و… قرار گرفتند! این یعنی FOMO حتی به آنها اجازه نداده بود جوانب احتیاط را بسنجند و آنقدر ترس از دادن داشتند که به چیزی جز ورود به بازار و تبدیل کردن سرمایهشان به ارز دیجیتال فکر نمیکرند.
البته نکته اینجاست که بسیاری از افراد زرنگ که در بازارهای مالی کسب درآمد میکنند روی همین ترس از دست دادن مردم عادی حساب کرده و زمانی که آنها صرفا از سر ترس اقدام به خرید یا فروش یک ارز میکنند در واقع این افراد سودجو هستند که به پول میرسند و جیب افراد عادی، خالی میشود.
مثلاً الان که این مقاله مینویسم بیت کوین در حال ریزش است و بسیاری از مردم عادی شتابان از ترس به خاطر FOMO، سرمایهشان را نقد میکنند. این در حالی است که بسیاری از همین افراد چندین ماه قبل باز هم به خاطر FOMO و در زمان صعود قیمت بیت کوین بخش زیادی از سرمایهشان را به این ارز دیجیتال تبدیل کرده بودند!
فومو در بازاریابی
خب تا اینجای مقاله خیلی ناراحتکننده بود اما خوب وقتی صحبت از ارتباط FOMO و بازاریابی میشود کمی موضوع جالب خواهد شد. در واقع بسیاری از متخصصان بازاریابی از همین فومو برای فروش محصولات و خدماتشان در کمپینهای بازاریابی استفاده کرده و اتفاقاً موفق میشوند.
احتمال خودتان بارها با نمونههایی از این کمپینها روبرو شدهاید. مثلاً کمپین فروش فلان محصول دیجی کالا با یک محدودیت زمانی که باعث میشود مخاطبان به دلیل ترس از دست دادن، حتی به طور دقیق به این فکر نکنند که آیا این محصول آنقدرها برایشان ارزش دارد یا نه و سریع دست به خرید بزنند. در مثال دیگر میتوانم به کمپینهایی اشاره کنم که به مخاطبین اعلام میکنند صرفاً 2/3 نفر دیگر توانایی خرید این محصول را دارند و به این ترتیب بسیاری از مخاطبان برای خرید هجوم میبرند. در مورد تکنیکهای بومو در بازاریابی در آینده یک مقاله جذاب مینویسم.
کاهش و درمان Fomo
خب بالاخره نوبت به قسمت اصلی مقاله رسیدیم. با اینکه تمرکز مادر سیتی سایت نوشتن مقالات مرتبط با بازاریابی و «طراحی سایت» است، این بار مجبوریم برای افزایش آگاهی شما کمی به حوزه موفقیت فردی و روانشناسی وارد شده و نکاتی از این زمینه را در اختیارتان بگذاریم.
1_ آگاهی
اول از همه همین که شما تا اینجای مقاله را مطالعه کرده و متوجه شدید که بعضی مواقع احساس اضطراب و نگرانی و استرسی که باعث اخذ تصمیمهای نادرست میشود مربوط به ترس از دست دادن و فومو است، بخش زیادی از مسیر را برایتان هموار کرده. چراکه شما الان نسبت به بسیاری از مردم جامعه آگاهی بیشتری دارید و این آگاهی بیشتر، حداقل هر از گاهی کمک میکند در مقابل فومو ایستادگی کنید.
2_ ذهن آگاهی
ذهن آگاهی در واقع به تمرینهایی مثل مدیتیشن اشاره میکند. اما مدیتیشن چه ربطی به FOMO دارد؟ در واقع تمرینهای ذهن آگاهی در درجه اول باعث میشود در دراز مدت استرستان کاهش پیدا کند. به این ترتیب تصمیمهای احساسی کمتری بگیرید.
در درجه دوم هم با افزایش آگاهیتان از لحظه، این امکان را به شما میدهد تا متوجه شوید استرس و اضطرابی که در حال حاضر دارید دقیقاً مربوط به چه چیزی است و اگر منشا فومو بود، به راحتی آن را بشناسید.
3_ شکرگزاری
بله منحرف کردن تمرکزتان از چیزهایی که ندارید به سمت چیزهایی که دارید کمک میکند تا کمتر دچار ترس از دست دادن شوید. انجام یک تمرین شکرگزاری ۵ دقیقهای در ابتدای هر روز یکی از بهترین انتخابهای ممکن است.
4_ رژیم رسانه!
از جمله مهمترین اقدامات برای کاهش و درمان FOMO، گرفتن یک رژیم رسانهای است. این رژیم ترجیحا باید شامل دو بخش باشد:
در بخش اول باید کلاً تصمیم بگیرید که طی روز کمتر زمانتان را در اینستاگرام و دیگر رسانههای مشابه بگذرانید که باعث میشود دچار ترس از دست دادن شوید.
در بخش دوم هم باید سعی کنید اکانتهایی را که اصطلاحاً اهل لاف زدن هستند و با تصاویر و ویدیوهایشان شما را درگیر فو میکنند، آنفالو کرده و به سراغ اکانتهای ارزشمندی بروید که محتوایشان میتواند حداقل کمی اطلاعات و دانشتان را بالا ببرد.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله ابتدا فهمیدیم که ترس از دست دادن یا FOMO چیست، چه تاریخچهای دارد، چطور میتواند روی انسان تأثیر گذاشته و البته نقشش در بازارهای مالی و بازاریابی چیست؟ در نهایت هم با نحوه درمان FOMO آشنا شدیم. در آخر اگر تجربهای از FOMO در زندگیتان دارید، آن را در بخش نظرات برای من و مخاطبان این مقاله بنویسید.