میدانم در سرتان چه میگذرد. احتمالاً سایر فصلهای این مجموعه مقالات را نادیده گرفتهاید و یک راست به سراغ این فصل آمدهاید. احتمالاً فکر میکنید هک رشد صرفاً به معنای جذب بازدیدکننده جدید به وبسایتتان است. حقیقت این است که برخی از شما خوانندگانِ این مقاله، به کارهای پایهای معرفی شده در فصلهای ۱ تا ۴ راهنمای کامل هک رشد اصلاً اهمیتی نمیدهید. شما فقط ترافیک میخواهید و بس، مگر نه؟
من این هدف و دغدغه را متوجه میشوم. جذب بازدیدکنندههای جدید بسیار حیاتی و مهم است و نمیخواهم اهمیت آن را انکار کنم، اما یک لطفی به خودتان بکنید و تمرکز خود را صرفاً بر این جنبه از هک رشد قرار ندهید. اگر همهی آنچه میخواهید، جذب بازدیدکننده است من آن را تضمین میکنم، اما بدون یک نگاه جامع به رشد نمیتوانید این بازدیدکنندهها را فعال کنید یا آنها را نگه دارید.
با نگاهی جزئیگرایانه مجبور خواهید شد تاوان سنگینی بدهید تا یاد بگیرید که ترافیک سایت، بخشی از یک معادلهی بزرگتر است. بنابراین، یک بار دیگر توصیه میکنم که تمام فصلهای این سری مقالات را بخوانید.
۳ تاکتیک جذب بازدیدکننده در هک رشد
خب، شما قصد دارید برای وبسایت خود بازدیدکننده جذب کنید، درست است؟ باید خدمت شما عرض کنم که در ارزیابی نهایی، 3 روش برای جذب بازدیدکننده وجود دارد. نه بیشتر و نه کمتر! شما میتوانید بازدیدکنندگان را به سمت خود بکشید (Pull)، آنها را به سمت خود هل دهید (Push) یا از محصولات خود برای جذبشان استفاده کنید (Product). این روشهای جذب ترافیک، به تاکتیکهای 3P شهرت دارند.
شاید برایتان سوال شده است که این روشها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ خب، بسیار خوشحالم که این سوال را پرسیدید.
تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده (PULL)
نخستین روش برای جذب بازدیدکنندگان، این است که آنها را به سمت وبسایت خود بکشید. در این روش به آنها دلیلی میدهید که به نزد شما و محصولتان بیایند. در واقع آنها را تحریک میکنید، تشویق میکنید و به سمت خودتان میکشانید. خود این مجموعه مقالات هک رشد نیز یکی از انواع تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده است. شما به خاطر این مقالات به سمت ما کشیده شدهاید. ما مجبور نبودیم در فضای آنلاین به دنبال شما بگردیم، بلکه شما ما را پیدا کردهاید.
تاکتیک های فشاری جذب بازدیدکننده (PUSH)
همانطور که از اسم این روش مشخص است، از روش کشیدن تهاجمیتر و فعالانهتر است. در این روش، به جای ترغیب افراد، به سراغشان میروید و آنها را به سمت وبسایت و محصول خود هُل میدهید. مثلاً شاید یک نفر بخواهد یک ویدیو از وبسایت آپارات تماشا کند، اما با دیدن تبلیغ شما در آپارات به کلی تصمیمش عوض میشود و به وبسایت شما میآید؛ یا در مثالی دیگر، شخصی میخواهد در گوگل جستجو کند، اما وقتی آگهی شما را در نتایج گوگل میبیند، روی آن کلیک میکند و سایر نتایج جستجو را نادیده میگیرد.
در حقیقت با این روش شما به آنجایی میروید که کاربران حضور دارند و آنها را به سمت محصول خود هُل میدهید.
تاکتیک های مبتنی بر محصول (PRODUCT)
روش سومی که میتواند به وبسایت شما ترافیک بیاورد، خود محصولتان است. اگر تا به حال دوستان خود را به یک شبکه اجتماعی دعوت کردهاید، پس میدانید که چطور میتوان از خود محصول برای جذب ترافیک استفاده کرد. هر کسی که از محصول شما استفاده میکند، میتواند افراد بیشتری را به استفاده از آن دعوت کند.
تاکتیک های کششی (Pull) و فشاری (Push) نمونههایی از اجرای هک رشد هستند که متکی به بازتعریف مفهوم توزیع هستند. اگر یادتان باشد در اولین فصل این راهنما، یعنی هک رشد چیست؟، گفتیم که اینترنت موجب بازتعریف مفاهیم «محصول» و «توزیع» شده است.
اگر بدانید که مردم چگونه در فضای اینترنت حضور مییابند و به کجاها سر میزنند، آنگاه میتوانید با دقت بالایی آنها را ترغیب کنید به سایت شما سر بزنند. اما اگر ندانید که مردم در فضای وب کجا جمع میشوند و چه چیزی باعث میشود از آنجا به جایی دیگر کوچ کنند، نخواهید توانست به نحو موثری آنها را به سمت وبسایت خود بکشید یا هُل بدهید.
سومین روش (یعنی محصول) بر خلاف تاکتیک های کششی و فشاری، به بازتعریف مفهومِ توزیع ارتباطی ندارد، بلکه ناشی از بازتعریف مفهوم محصول است. همانطور که در فصل اول گفتیم، امروزه دیگر خود محصولات میتوانند در جذب مشتری نقش ایفا کنند و این یک اتفاق تاریخی در دنیای کسبوکار است.
نکتهی ضروری که باید بدانید این است که هر یک از این سه روش در زمینهی مناسب و هنگامی که توسط شخصی کاربلد اجرا شده باشند، جواب میدهند. احتمالاً همانطور که در حال مطالعه این سه روش و بررسی تفاوتهایشان بودید، به این نتیجه رسیدید که یکی از آنها نسبت به دو روش دیگر برتری دارد. اما باید بدانید هر سهی آنها جایگاه ویژه و ارزشمندی در زرادخانهی یک هکر رشد دارند.
بسیاری از محصولات در عمل، ترکیبی از تاکتیک های کششی، فشاری و محصول را به خدمت میگیرند. پس الان وقت آن نیست که با یکدندگی بخواهید فقط یکی از این سه روش را که به هر دلیلی در ذهن شما برتر محسوب میشود، به خدمت بگیرید. فراموش نکنید که هکر رشد فقط رشد میخواهد و برای این کار از هر ابزاری که در اختیار دارد استفاده میکند. پس، تمرکز، نیرو و انرژی خود را صرفاً به یک روش محدود نکنید.
دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
مبانی یک استراتژی کششی
تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده (Pull Tactics) چند ویژگی مشترک دارند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد:
- هزینۀ این تاکتیک های کششی، معمولاً بر مبنای زمان یا پرسنل سنجیده میشود و پولی به صورت مستقیم برای جذب بازدیدکننده پرداخت نمیشود.
- تاکتیک های کششی حول ارائهی چیزی ارزشمند شکل میگیرند. چیزی که مردم را ترغیب کند به وبسایت شما سر بزنند. اگر ارائهی این ارزش را کنار بگذارید، کشش و جذابیت شما برای مردم نیز از بین خواهد رفت.
در ادامه ۱۲ روش پایه و رایج که از مبانی تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده هستند را به شما معرفی میکنیم.
۱. وبلاگنویسی یا پست مهمان
وبلاگنویسی یا نوشتن پست مهمان در وبلاگ دیگران، یکی از روشهای واقعی و اثباتشده برای جذب ترافیک به محصولتان است. پستهای وبلاگی به چند دلیل یکی از مناسبترین روشهای جذب ترافیک هستند:
- پستهای وبلاگی، سرشار از کلمات کلیدی هستند و به راحتی توسط گوگل ایندکس میشوند که این امر، به استراتژی سئوی شما کمک میکند.
- پستهای وبلاگی اثر مرکب و تصاعدی دارند. یعنی هرچه بیشتر بنویسید، در طی زمان شانس بیشتری برای جذب مردم به محصول یا وبسایت خود خواهید داشت.
- وبلاگها معمولاً در زمینههایی مشخص و تخصصی فعالیت میکنند. بنابراین، با یک پست مهمان میتوانید در وبلاگی که مربوط به یک حوزه تخصصی از بازار باشد، به شدت به چشم بیایید.
- وبلاگها معمولاً از طریق سرویسهای خبرخوان یا همان RSS محتوای خود را بیش از پیش منتشر میکنند. بنابراین، در استفاده از وبلاگ یک سازوکار درونی نیز برای رساندن بهتر پیامهایتان به گوش مخاطبان تعبیه شده است.
- پستهای وبلاگی معمولاً قادرند به خوبی افراد را آموزش دهند. افرادی که آموزش کافی از محصول شما را دریافت کرده باشند، بیشتر احتمال دارد در قیف هک رشد به سمت نقطه مورد نظر حرکت کنند.
- پستهای وبلاگی میتوانند جایگاهی به عنوان یک راهبر فکری برای شما ایجاد کنند. مردم استفاده از محصولی را ترجیح میدهند که توسط یک خبره و اندیشمند ارائه شده باشد.
- صاحبان وبلاگها همواره به دنبال پستهای میهمان بیشتر و جدیدتری هستند. این امر باعث سادهتر شدن کار آنها در اکثر موارد میشود.
وبلاگنویسی یک کار نبوغآمیز و عجیبوغریب نیست. تنها تصمیمی که باید بگیرید این است که وبلاگ خودتان را شروع کنید یا به عنوان وبلاگنویس مهمان برای دیگران بنویسید. دلیل اصلی مهماننویسی این است که دیگر مجبور نیستید مخاطب را خودتان به دست بیاورید، فقط باید یک پُست بنویسید و به وبلاگ دیگران تحویل دهید. البته من هم تایید میکنم که نوشتن و ایجاد یک پست وبلاگی بسیار راحتتر از جذب دیگران برای خواندن آن پست است. با این حال، بزرگترین مزیت ایجاد یک وبلاگ برای خودتان این است که میتوانید بر آن کاملاً کنترل داشته باشید.
همچنین، اگر مخاطب خودتان را به دست بیاورید میتوانید در مورد محتوایی که تولید میکنید، انعطاف و قدرت مانور بیشتری داشته باشید. حتی در آینده میتوانید تهاجمیتر عمل کرده و ترافیک ورودی را از وبلاگ به محصولتان بفرستید. با این حال، اگر شخص دیگری صاحب محتوای شما باشد و آنها را در وبلاگ خودش منتشر کرده باشد، چنین امکانی برای شما فراهم نخواهد بود.
حتما بخوانید: ۴۰ ایده پولساز برای کسب درآمد اینترنتی
به هر حال، تا زمانی که بر مبنای دلایلی معقول، تصمیم بگیرید که وبلاگ خود را داشته باشید یا فقط پستهای مهمان بنویسید، هیچیک از این دو تصمیم اشتباه نخواهند بود. به خاطر داشته باشید که همیشه میتوانید هر دو راه را انتخاب کنید. برای مثال شاید بهتر است با نوشتن پست مهمان شروع کنید، اما سپس وبلاگ خودتان را نیز راه بیندازید.
هر مسیری که انتخاب میکنید، باید حواستان باشد که پستهای وبلاگی توضیح و تبلیغ محصولتان نیستند. باید مردم را به آرامی و نامحسوس به سمت محصول خود بکشید، نه اینکه به آنها التماس کنید به وبسایتتان سر بزنند! اگر اهداف خود را در پستهای وبلاگی به صراحت ابراز کنید، مردم از محتوا و محصول شما فاصله میگیرند. با کمی خلاقیت میتوانید به راحتی بازدیدکننده جذب کنید، بدون اینکه پستهای شما مزهی یک پست تبلیغاتی را بدهند. همیشه پستهایتان را با مقدمهای آغاز کنید که به نحوی به محصولتان لینک شده باشد. همچنین، سعی کنید در طول پست بیشتر از یک بار به محصول خود لینک بدهید، اما این لینکدهی بجا و مرتبط باشد!
آن پستهایی که حسابی خوانده و منتشر میشوند، پستهایی هستند که بر روی عاطفهی مخاطب، یک گرایش مد روز، مسائل آموزشی یا چیزی لذتبخش و عجیب انگشت میگذارند. برای لحظهای به مطالبی که در وبلاگها توجهتان را جلب کردهاند فکر کنید. سپس آن مطالب را مهندسی معکوس کنید تا بتوانید از ویژگیهای جذاب آنها در نوشته خود بهره ببرید.
استارتاپ Buffer که در زمینه خدمات شبکههای اجتماعی فعالیت دارد (و نرخ رشد فوقالعادهای را تجربه میکند) از روش پستهای مهمان به عنوان موتور رشد خود استفاده کرده است. لئو ویدریچ (Leo Widrich)، بنیانگذار این شرکت حتی یک پست آموزشی هم در این باره نوشت که چطور از نوشتن پستهای میهمان برای رشد استارتاپ خود بهره برده است.
۲. تولید پادکست یا پادکست مهمان
تولید پادکست یکی دیگر از روشهای کارآمد برای استراتژی کششی است زیرا صوت قابلیتهای ذاتی و جذابی در خود دارد. وقتی صحبتهای شخصی را میشنوید، در واقع یک پنجره به ذهن آن شخص در اختیار دارید که از خواندن افکار مکتوبش، بیشتر برای شما مفید و تاثیرگذار خواهد بود. پادکست نیز مثل وبلاگ، مکانیسمهای درونی مشخصی دارد (نظیر اپلیکیشنهای گوش دادن به پادکست)، اما اگر از نظر کسب ترافیک به ماجرا نگاه کنیم، تفاوتهایی نیز بین وبلاگنویسی و تولید پادکست وجود دارد:
- پادکستها به سادگی توسط موتورهای جستجو ایندکس نمیشوند.
- کلیک کردن بر روی لینکهایی مثل لینک موجود در یک مطلب وبلاگی بسیار آسان است، اما بازدید از سایتی که در یک پادکست فقط اسمش به زبان آورده شده، دشوار است.
- پادکستها از نظر تعداد، کمتر از پستهای وبلاگی هستند و معمولاً شمار مخاطبان آنها نیز از پستهای وبلاگی کمتر است.
تبدیل شدن پادکستهای شما به مجرای دریافت ترافیک، معمولاً نامحتمل است، مگر در حالتی که خیلی خلاقانه عمل کنید و کار متفاوتی در زمینه پادکست انجام دهید. در ادامه برخی ترفندهایی که میتوانید به این منظور اجرا کنید، معرفی میشود:
- هر کاری میکنید به سمت حوزهها و گوشههای تخصصی بازار بروید. احتمالاً تجربۀ تولید یا بودجۀ لازم برای رقابت با پادکستهایی که مسائل کلیِ مورد علاقه مردم را پوشش میدهند، نخواهید داشت. با این حال، میتوانید یک حوزهی محدود و تخصصی را انتخاب کنید و در آن حوزه، رقبا را کنار بزنید.
- پادکست را با هدف تولید هفتهای یک قسمت، شروع نکنید. در عوض اینگونه هدفگذاری کنید که به طور کلی میخواهید ۱۰ قسمت پادکست تولید کنید. بهتر است آن را بیشتر شبیه به یک دورهی آموزشی حول یک موضوع مشخص طراحی کنید. این موضوع باید چیزی باشد که بازار هدف شما به دنبال یادگیری آن است. با موزیکهای زیبا و مناسب برای ابتدای پادکست و جملات ابتدایی جذاب، مردم جذب پادکست شما خواهند شد و ترغیب میشوند آن را تا انتها گوش کنند. هیچوقت قول قسمتهای بیشتری را ندهید و از همان ابتدا در قسمت اول پادکست نگویید که هدف نهاییتان چیست.
- در چند پادکست به عنوان مهمان حضور داشته باشید و سپس، از آنها به عنوان بخشی از یک کمپین خودکار ارسال ایمیل استفاده کنید تا به لیست مخاطبان خود درباره محصولتان اطلاعرسانی بیشتری انجام دهید. همین کار را در مورد پستهای وبلاگی نیز میتوان انجام داد.
البته میتوانید روش سنتی را در پیش بگیرید و یک پادکست تولید کنید و قسمت جدید آن را نیز هفتگی منتشر کنید. در هر صورت، باید بدانید که تولید پادکست مستلزم زمان زیادی است و پادکستهای کمکیفیت ترافیک چندانی به سمت شما نخواهند آورد. بنابراین، خلاقانه عمل کنید و مثل یک هکر رشد به قضیه نگاه کنید، نه مثل یک تولیدکننده پادکست! از ابزار تولدکنندگان پادکست استفاده کنید، اما از روشها و طرز فکرشان نه!
توئیک (Tweak)، پادکستی بود که یک آژانس خدمات دیجیتال تولید کرد. این پادکست فقط ۹ قسمت داشت، اما بیشتر شبیه یک دورهی آموزشی بود و در عمل هم بسیار موفق ظاهر شد.
میتوانید در مقاله «پادکست» وبلاگ سایت ما، بهترین پادکستها و نحوه ساخت آن را یاد بگیرید.
۳. ایبوک، راهنماها و مقالات آموزشی
بخشی از ایجاد یک استراتژی کششی، این است که با تیم خود و توانمندی آن، کاملاً هماهنگ باشید تا بتوانید بهترین تاکتیکها را پیادهسازی کنید. برخی افراد عاشق این هستند که کارهایی کوچک را به صورت مرتب و در طی زمان انجام دهند (مثل وبلاگنویسی یا تولید پادکست)، اما برخی دیگر ترجیح میدهند انرژی بیشتری را طی فاصلههای زمانی صرف یک هدف بزرگتر کنند و محتوایی تولید کنند که ماندگارتر هستند. این تاکتیکی قابل قبول و جاافتاده است. اسناد مکتوب بلند، معمولاً مزایای متعددی از نظر جذب ترافیک در اختیار شما میگذارند:
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی برای بازدیدکنندگان جذابیت خاصی دارند. در واقع، نادیده گرفتن یک پست جدید وبلاگی کار راحتی است، اما وقتی یک سند مکتوب بلند بالا در مورد یک موضوع تخصصی آماده کرده باشید، نادیده گرفتن آن برای کاربران دشوار خواهد بود.
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی از نظر مخاطبان ارزش بالایی دارند و میتوانید در قبال امکان دانلود آنها از مخاطب آدرس ایمیل دریافت کنید. به نظر معاملهی خوبی میرسد و به شما هم کمک میکند که لیست ایمیلهای خود را که در نهایت برای جابجایی کاربران در طول قیف رشد به کار خواهد آمد، بزرگتر کنید.
- ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی، اگر به خوبی تهیه شده باشند و کیفیت لازم را داشته باشند میتوانند به سرعت از طریق شبکههای اجتماعی منتشر و فراگیر شوند.
- به عنوان نویسندهی ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی، شما یک راهبر فکری محسوب میشود و مردم به استفاده از محصولی که شما تولید کردهاید، بیشتر راغب خواهند شد.
- میتوانید ایبوکها، راهنماها و مقالات آموزشی را به طور خاص برای آموزش افراد درباره محصولتان بنویسید. بدین ترتیب، بازدیدکنندگانی مطلعتر و آگاهتر خواهید داشت که احتمال تبدیل آنها به اعضا و کاربر خیلی بیشتر خواهد بود.
سرویس MailChimp، چندین راهنما در صفحه منابع خود قرار داده است که دقیقاً به همین دلایلی که در بالا گفته شد، اقدام به تولید آنها کرده است.
۴. اینفوگرافیک
اینفوگرافیک میتواند مردم را ترغیب کند از محصول شما استفاده کنند زیرا این ابزار به طور همزمان، تخصص شما و سلیقهی زیباییشناسیتان را به آنها نشان میدهد. بصریسازی، همواره ابزاری قدرتمند بوده است و محتواهای بصری به شدت قابلیت انتشار در شبکههای اجتماعی را دارند. آدام برکلر، مدیر وبسایت Visual.ly، چند توصیه برای تهیه اینفوگرافیک دارد:
- موضوع خوبی انتخاب کنید
موضوعی انتخاب کنید که هوشمندانه، هیجانانگیز و ارزشمند باشد یا اینکه به دلایلی دیگر اهمیت پیدا کرده باشد. هر موضوعی انتخاب میکنید، حواستان باشد کسلکننده و نامربوط از آب درنیاید.
- دادههای درست را به دست بیاورید
گاهی، افراد فرض را بر این میگذارند که مجبورند خودشان دادهها را تولید کنند، اما اغلب یک جستجوی سادهی گوگل مجموعه دیتاهای زیادی را در دسترستان قرار میدهد که از قبل آماده شدهاند.
- دادهها را تجزیه و تحلیل کنید
دادههایی را که در اختیار دارید با روحیهی پرسشگری یک روزنامهنگار بررسی کنید. دادهها را برای اینکه نیاز و مشکل شما را رفع کنند، تغییر ندهید.
- یک داستان بسازید
یک جلسهی طوفان فکری بگذارید و دریابید که این دادهها چه داستانی برای گفتن دارند. باید اعداد را به یک داستانی منسجم و قابل قبول تبدیل کنید، نه اینکه صرفاً آنها را به عنوان مجموعهای از حقایق به کاربران ارائه دهید.
- یک مفهوم برای طراحی داشته باشید
حالا وقت آن است که روشهای تعریف داستان خود به صورت بصری را مشخص کنید.
- طرح خود را اصلاح و بهینهسازی کنید
حسابی طرح را بالا و پایین کنید و مطمئن شوید که همه چیز در نهایت کیفیت قرار دارد تا بتواند توجه عمومی را جلب کند.
- اینفوگرافیک را منتشر کنید
میتوانید اینفوگرافی را با استفاده از خود مخاطبانتان (نظیر لیست ایمیل، شبکههای اجتماعی و …) منتشر کنید یا اینکه از سرویسهایی مثل Visual.ly یا فروشگاههای ایرانی اینفوگرافیک استفاده کنید که بستری برای جستجوی اینفوگرافی است.
برای مثال وبسایت Everlane چند اینفوگرافیک بحثبرانگیز منتشر کرد که در حد و اندازههای خودشان، طوفانی به راه انداختند. اینفوگرافیک آنها قیمتهایی را نشان میداد که فروشگاههای لباس روی قیمت تیشرتها میکشیدند و به مشتری میفروختند. از آنجا که Everlane هم تیشرتهایی با همان کیفیت اما با قیمتی پایینتر میفروخت، سخت نیست که حدس بزنیم این اینفوگرافیک، چه تاثیر مثبتی در جذب بازدیدکنندههای هدف به سمت این فروشگاه داشته است.
۵. وبینار
دنیای آفلاین برای خودش سمینارها را دارد و دنیای آنلاین هم وبینارها را! وبینار را به دلایل زیر میتوان مجرایی بسیار موفق برای جذب بازدیدکنندههای جدید دانست:
- وبینارها معمولاً به صورت زنده پخش میشوند. بنابراین، مردم مجبورند تماشای آنها را در برنامهی زمانی خود بگنجانند و آنها را به عنوان یک رویداد در نظر بگیرند. یک ویدیوی یوتیوب را میتوانیم هر زمان که دلمان خواست مشاهده کنیم، اما مردم برای تماشای وبینار باید در آن «حاضر شوند». وقتی چیزی در برنامه روزانهی مردم قرار گیرد، معمولاً آن را جدی میگیرند و اطلاعات به دست آمده از وبینار را نیز با جدیت بیشتری به ذهن میسپارند.
- وبینارها معمولاً برای تعداد شرکتکنندگان محدودیت دارند و این کمبود جا باعث میشود مردم احساس کنند که محتوای وبینار انحصاری و بسیار مهم است. اگر در ذهن مردم مهم جلوه کنید، احتمال اینکه در قیف رشد شما به سمت نقطهی مقصد حرکت کنند، بیشتر خواهد بود.
- وبینارها معمولاً امکان تعامل را بین مخاطب و برگزارکننده ایجاد میکنند و اگر کسی با شما تعاملی داشته باشد. این یعنی پیوند و ارتباطی با شما و محصولتان برقرار کرده است که باعث میشود در ادامه نسبت به محصول شما اقدامی انجام دهد.
- وبینارها به افراد آموزش میدهند. وبینار هرچه ارزش آموزشی بیشتری داشته باشد، بازدیدکنندههای بیشتری را به روشهای گوناگون برای شما به ارمغان خواهد آورد.
- میتوانید وبینار را با یک کد تخفیف برای محصولتان به پایان برسانید و به این ترتیب ترافیک بیشتری به سمت سایتتان روانه کنید.
- میتوانید وبینار را با همکاری و همراهی شرکتی دیگر برگزار کنید تا از مخاطبان آنها هم سود ببرید و در مورد محصول خود به آنها نیز اطلاعرسانی کنید.
در مقاله وبینار چیست میتوانید نکات مهم و نحوه برگزاری وبینارها را یاد بگیرید.
وبسایت Unbounce که در زمینهی صفحات فرود برای کمپینهای اینترنتی فعالیت میکند، وبینارهایی با عنوان Unwebinar برگزار میکند. در تصویر زیر، یکی از این وبینارها را میبینید که با همراهی جوآنا ویب، کپیرایتر معروف و بنیانگذار وبسایت Copyhackers.com برگزار شده است تا این سرویس بتواند از تخصص و مخاطبان این شخص حداکثر استفاده را ببرد.
حتما بخوانید: محتوای همیشه سبز: حرفی که تاریخ انقضا ندارد!
به دنبال برنامه ای جامع برای معرفی دیجیتال خود هستید؟
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
۶. کنفرانس
کنفرانسها، شاید از نظر یک هکر رشد روش چندان مناسبی برای جذب ترافیک نباشند، اما این برداشت به این خاطر به ذهن شما رسیده است که به اندازهی کافی خلاقانه به کنفرانسها نگاه نمیکنید. یک کنفرانس میتواند چند بازدیدکننده دیگر را به سمت شما بکشاند، اما نه تعداد خیلی زیادی را!
از طرفی میزان آمادهسازی لازم برای انجام یک کنفرانس خیلی زیاد است. با این حال، برگزاری کنفرانس منافع و اثرات جانبی مثبتی به همراه دارند که میتوان از آنها برای جذب بازدیدکننده استفاده کرد.
پاورپوینت
اگر قرار است در یک کنفرانس، ارائهای داشته باشید، حتماً یک فایل ارائه با استفاده از پاورپوینت یا سایر ابزارهای مربوطه تهیه کردهاید. این فایل را میتوانید در وبسایتهایی مثل SlideShare.net آپلود کنید. به این ترتیب، چیزی از ارائهی خود دارید که میتوان به راحتی آن را به اشتراک گذاشت. همین موضوع، افراد جدیدی را به سمت محصول شما خواهد آورد.
SlideShare به نوعی یک شبکه اجتماعی محسوب میشود. بنابراین با انتشار ارائهی خود در این شبکه، بر روی یک شبکهی اجتماعی جدید هم سرمایهگذاری میکنید.
ویدیو/صوت
بسیاری از کنفرانسها، ارائهی شما را ضبط میکنند. این امر به شما امکان میدهد نسخهی ضبط شدهی ارائه خود را در وبلاگ یا آپارات به اشتراک بگذارید یا حتی آن را در قسمت امضای ایمیل خود قرار دهید یا در خبرنامههای ایمیلیتان جایی برای آن در نظر بگیرید.
علاوه بر این مزایای جانبیِ ارائههای کنفرانسی، این دو نکته را هم فراموش نکنید:
ریتوییتهای لحظهای
یک بار در کنفرانسی ارائه داشتم و صحبت خودم را اینگونه به پایان بردم که از مخاطبان خواستم آخرین توییت اکانت من را ریتوییت کنند و در ازای آن، برای خرید محصولِ من تخفیفی دریافت کنند. به این ترتیب در چند ثانیه، یک طوفان ریتوییت کوچک را در شبکه اجتماعی توییتر به راه انداختم.
اقناع
چرا استیو جابز کنفرانسهای اپل را شخصاً انجام میداد؟ زیرا ارائه، ابزاری قدرتمند است. اگر قدرت سخنوری دارید و میتوانید مخاطبان را کنترل کنید، بدانید که گاهی فقط چند لحظه حضور روی صحنهی یک کنفرانس میتواند چندین منبع ترافیک برای محصولتان ایجاد کند. به خاطر داشته باشید که هکرهای رشد، افرادی هم راستمغز و هم چپمغز هستند. یعنی هم بسیار اهل تجزیه و تحلیل و منطق هستند و هم اهل جسارت و خلاقیت و ابتکار. گاهی اوقات، بازگشت سرمایه حضور در کنفرانسها چندان واضح نیست، اما این به معنای آن نیست که اصلاً بازگشت سرمایهای وجود ندارد.
رند فیشکین، مدیر وبسایت دیجیتالمارکتینگ Moz، بیش از ۱۲۰ فایل ارائه را در اکانت Slideshare خود آپلود کرده است. این فایلها، صدها هزاربار مشاهده شدهاند که این آمار باعث ایجاد بازدیدکنندههای بیشماری برای محصول او یعنی Moz شده است.
۷. سئو یا بهینهسازی سایت برای موتورهای جستجوگر
تمام تاکتیک های کششی جذب بازدیدکننده که تا به اینجا معرفی کردهایم، از نظر سئو بسیار معتبر و شگفتانگیز عمل میکنند زیرا با تولید محتوا در فرمتها و انواع گوناگون (وبلاگ، پادکست، ایبوک، مقالات آموزشی، راهنماها، اینفوگرافی، وبینارها، فایلهای ارائه، ویدیو/صوت ارائهها) موتورهای جستجو درمییابند که شما در زمینهی فعالیت خود منبعی موثق و دارای اعتبار هستید و در برخی کلمات کلیدی جایگاه بالاتری به شما میدهند. با این حال، دو نوع رویکرد به سئو وجود دارد که من آنها را استراتژی محتوایی و استراتژی کدنویسی مینامم.
حتما بخوانید: آیا با انواع کلمات کلیدی سئو آشنایی دارید؟
رویکرد محتوایی به سئو
با تولید محتوا، حتی اگر هیچ چیزی از نحوهی کار سئو بلد نباشید، باز هم در واقع دارید وضعیت سئوی خود را بهبود میدهید. پس اگر صرفاً به تولید محتوا ادامه دهید، باز هم دارید از مفهوم سئو به نفع خود استفاده میکنید، حتی اگر بلد نباشید که یک الگوریتم چیست.
رویکرد کدنویسی به سئو
اما کارهای دیگری هم هست که میتوانید در سطح کدنویسی انجام دهید تا استراتژی سئوی خود را به شدت قدرتمند کنید. مثلاً آیا لینکهای شما با کلمات کلیدیتان بهینهسازی شدهاند؟ آیا تگهای H1 به درستی برچسب خوردهاند؟ آیا از تگهای Schema.org برای برخی از انواع خاص محتواهایتان استفاده کردهاید؟ آیا نقشه سایت شما بهروز است؟ برای مطالعه بیشتر درباره تگهای Schema.org و نشانگذاری طرحوارهها به مقاله جستجوی معنایی در وبلاگ سایت ما مراجعه کنید.
وبسایت آموزش آنلاین Udemy اخیراً متن ویدیوهای آموزشی خود را فقط به خاطر بهبود سئو تهیه کرده است. از آنجا که تهیه این ویدیوها، معمولاً هزینهبر است، بنابراین بحث سئو برای این وبسایت بسیار اهمیت دارد. آنها میخواهند بخشی از این متنها را به رایگان در اختیار کاربران بگذارند و به این ترتیب به سئوی وبسایت خود کمک کنند.
پیشنهاد میکنیم جهت یادگیری سئو و بهینهسازی سایت به بخش آموزش سئو وبلاگ سایت ما مراجعه کنید.
۸. شبکههای اجتماعی
یکی از روشهای کسب ترافیک در دهانهی قیف رشد، استفاده از شبکههای اجتماعی مثل توییتر، فیسبوک و … است. متاسفانه، آنقدر روشهای اسپم برای جذب ترافیک از شبکههای اجتماعی زیاد است که تصمیم گرفتم اول چند نکته را که نباید انجام دهید، معرفی کنم.
- در شبکههای اجتماعی اگر نمیخواهید واقعاً رابطهای با مردم داشته باشید، آنها را صرفاً به خاطر جلب توجهشان فالو و آنفالو نکنید.
- به هیچ وجه فالوئر نخرید. این فالوئرها بازار هدف شما نیستند. آنها نمیتوانند پیام شما را تکثیر کنند. خریدن فالوئر فقط دور ریختن پولتان است (پیشنهاد میکنم مقالهای که درباره خرید لایک اینستاگرام در وبلاگ سایت ما منتشر شد را مطالعه کنید).
- برای مردم مزاحمت ایجاد نکنید. از خودتان بپرسید اگر جای آنها بودید، دوست داشتید چه پیام و نوتیفیکیشنی از جانب شرکتی مانند خودتان را دریافت کنید.
حالا به چند نکتهای میپردازیم که به شما کمک میکنند در قسمت بالایی قیف هک رشد، با استفاده از شبکههای اجتماعی بازدیدکننده جذب کنید:
- با اشخاصی تعامل کنید که ممکن است واقعاً از محصول شما استفاده کنند. در واقع، جمعیت هدف خود را به خوبی بشناسید.
- هر جا که میتوانید، ارزش ارائه دهید. به سوالات کاربران پاسخ دهید، به آنها توصیههای مفید کنید و به هر نحوی که میتوانید به آنها کمک کنید. به عبارت دیگر فقط از آنها توجه نگیرید، چیزی به آنها بدهید.
- مرکز و منبعی از محتواهای جالب باشید، خواه خودتان آنها را تولید کرده باشید خواه دیگران. اگر بتوانید به عنوان دستچینکننده و گردآورندهی محتواهای جذاب یا به طور خلاصه به عنوان محتواگُزین، خود را به مردم بشناسانید، آنها هم به پستها و توییتهای شما توجه بیشتری نشان خواهند داد زیرا سابقه محتواهای شما در ذهنشان مثبت است (حتی اگر هیچیک از آن محتواها را خود شما تولید نکرده باشید).
- حضور در شبکههای اجتماعی مثل یک مسابقهی مارتن است، نه دوی سرعت! این شبکهها معمولاً در کوتاهمدت بازده زیادی به شما نمیدهند. در واقع، باید تعداد فالوئرها و تعداد لایکهای خود را زیاد هم مهم در نظر نگیرید. حتی اگر شخصی با ۱۰۰ هزار فالوئر شما را ریتوئیت کند، احتمالاً ترافیک جدید چندانی به دست نخواهید آورد، مگر اینکه جمعیت هدف شما و جمعیت فالوئرهای آن شخص، کاملاً با هم منطبق باشد (اما حتی در چنین حالتی هم شک دارم که اتفاق ویژهای رخ دهد).
- شبکههای اجتماعی بیش از هر چیز دیگری، ابزاری برای پشتیبانی از مشتریان هستند و جالب است بدانید که پشتیبانی و ارائه خدمات مطلوب به مشتریان میتواند ابزار فوقالعادهای برای جذب ترافیک باشد. وقتی مردم در شبکههای اجتماعی، شاهد پشتیبانی عالی شما از مشتریانتان باشند، بیش از پیش تمایل خواهند داشت که خودشان نیز محصولات شما را امتحان کنند.
- از شبکههای اجتماعی برای تکثیر و تشدید پیام و محتوایی که در تاکتیکهای شماره ۱ تا ۸ تولید کردهاید، استفاده کنید. رسانههای اجتماعی، در کنار سایر تاکتیکها نتیجهی بسیار بهتری به بار میآورند.
- مثل هر کار دیگری، اینجا هم خلاقیت کلید ایجاد فرصتهای تازه است. برای مثال شرکت Skittles که تولیدکننده آبنبات است، برای یک روز، کل صفحه اصلی وبسایت خود را به یک فید توییتر تبدیل کرد که در آن جستجوی کلمه Skittles در توئیتر و نتایج آن نمایش داده میشد. روزی که این طرح را پیاده کردند، تعداد زیادی منشن در توئیتر به دست آورند و کل اینترنت به این طرح خلاقانهی آنها واکنش نشان داد.
۹. برگزاری مسابقه
مسابقات، روشی فوقالعاده برای جذب ترافیک جدید به محصولتان هستند. بسیاری از افراد اصلاً نمیدانند برگزاری مسابقات چه تاثیری بر ترافیک ورودی به وبسایت دارد. آیا تا به حال اسم AppSumo را شنیدهاید؟ میخواهید بدانید آنها چطور لیست ایمیلهای خود را به بیش از ۷۰۰ هزار عدد رساندند؟ با برگزاری مسابقه!
اسم AirBNB را که دیگر حتما شنیدهاید؟ میخواهید بدانید آنها اخیراً برای جذب ترافیک جدید به وبسایتشان چه کردند؟ یک مسابقه راه انداختند. مسابقات برای شرکتهای کوچک (و همینطور شرکتهای بزرگ) بسیار کارآمد هستند. در ادامه، چندین نکته میگوییم که هنگام برگزاری یک مسابقه باید مدنظر داشته باشید:
- جوایزی به مخاطب بدهید که برای او معنا و ارزش داشته باشد. هر مسابقهای نباید یک آیفون یا آیپد به مخاطب بدهد! باید چیزی بدهید که نشانی از شما و کسبوکارتان داشته باشد. به عنوان مثال اگر شما شرکت جاباما (فعال در زمینه اقامت و هتل) هستید، باید یک هفته اسکان رایگان جایزه بدهید. اهمیت این مطلب در این است که اگر دارید در ازای شرکت در مسابقه، آدرس ایمیل شرکتکنندگان را دریافت میکنید، طبیعتاً نمیخواهید بعد از پایان مسابقه لیست ایمیل شما به جای افرادی که ربط و علاقهای به خدمات شما دارند، مملو از کسانی باشد که دنبال یک آیفون بودهاند! در واقع، مسابقه باید کمک کند تا جمعیت هدفتان را جذب کنید نه هر جمعیتی را! اهدای یک آیفون و ترغیب مردم به ثبتنام در مسابقه به خاطر آن، باعث میشود در آینده برای جابهجا کردن این افراد در طول قیف رشدِ خود به مشکل بربخورید.
- تجربه عرضه کنید، نه فقط کالا و خدمات. به نظرتان افراد چه چیزی بیشتر در ذهنشان میماند؟ یک آیفون یا یک سفر به مقصدی خاطرهانگیز برای دیدن گروه موسیقی مورد علاقهشان؟ شاید ارزش مالی این دو جایزه تقریبا یکسان باشد، اما تاثیر آنها به شدت با هم متفاوت است. به عنوان مثال اگر شما شرکت تاکسی آنلاین اسنپ هستید، جایزهی مسابقه شما میتواند سفر درونشهری با یک ستاره سینما در یک خودروی لوکس اسنپ باشد. در این حالت است که علاوه بر جنبهی مادی جایزه، درکنار آن، یک تجربه شگفتاگیز نیز برای فرد برنده ایجاد خواهید کرد.
- دست کم برای سه رتبهی اول جایزه در نظر بگیرید. مردم دوست دارند احساس کنند که شانس برنده شدن دارند و اگر تنها یک جایزهی بزرگ در نظر بگیرید، ممکن است اصلاً با مسابقهی شما همراه نشوند.
- بر اساس فعالیت و مشارکتی که کاربران در روند مسابقه دارند، شانس بیشتری به آنها بدهید. مثلاً برای وارد کردن آدرس ایمیلشان یک شانس برنده شدن بدهید، برای معرفی دوستانشان به شما شانس برنده شدنشان را دو برابر کنید و سپس برای ریتوییت کردن مسابقه، شانس آنها را سه برابر کنید. حتماً متوجه شدهاید که منظورم چیست. باید به کاربران کمک کنید شانس برنده شدن خود را افزایش دهند و این کار را میتوانند از طریق بزرگتر کردن لیست ایمیل شما و ترویج هر چه بیشترِ محصولتان انجام دهند.
- مسابقه را در مدت زمانی برگزار کنید که به اندازه کافی طولانی باشد تا بتواند توجه و شرکتکننده جلب کند. مثلاً مدت برگزاری را یک ماه در نظر بگیرید. اگر این مدت کمتر از یک ماه باشد، ممکن است تعداد ورودی کاربران به مسابقه در نهایت بازده و نتیجهای که میخواهید را به بار نیاورد.
- وقتی برنده مسابقه را اعلام میکنید حسابی سروصدا و هیجان به پا کنید و از این موقعیت به عنوان رویدادی بهره ببرید که در فضای آنلاین توجهات را جلب کند و شاید حتی بتواند ترافیک ایجاد کند.
AppSumo، پلتفرم فروش روزانهی تخفیفدار اپلیکیشن و خدمات آنلاین، هنوز هم مسابقاتی برگزار میکند. آنها در طی این سالها روشی پیدا کردند که جواب داده است. بنابراین چرا باید آن را کنار بگذارند؟ به عکس زیر دقت کنید که جایزهی در نظر گرفته شده برای مسابقه چقدر ارزش تجربی دارد:
به عنوان یک مثالِ ایرانی میتوانیم از جشنوارهها و مسابقاتی یاد کنیم که وبسایتهایی مثل علیبابا، اسنپفود، چیلیوری یا دیجیکالا برگزار میکنند. تصویر زیر از جشنواره بیگبلیت وبسایت علیبابا گرفته شده است که در سال 95 از ۱۰ بهمن تا ۲۰ اسفند برگزار شد. جایزه نهایی این جشنواره یک هواپیمای دربست! به صورت رفت و برگشت بود که فرد برنده میتوانست ۸۰ نفر دیگر را نیز با خود همراه کند.
این شاید مرتبطترین جایزه برای کسبوکاری شبیه به علیبابا باشد. اما اگر قرار بود آنها کمی ناشیانهتر عمل کنند، احتمالاً با پول هنگفت اجارهی یک هواپیما تعداد بسیار زیادی آیفون و آیپد و پلیاستیشن جایزه میدادند که اگرچه میتوانست افراد زیادی را جذب کند، اما بعید بود آن افراد اشخاصی باشند که بعداً هم بخواهند از خدمات علیبابا استفاده کنند.
در ضمن اقدام هوشمندانهی دیگر آنها این بود که شرط ورود به مسابقه را خرید بلیت از وبسایتشان گذاشته بودند. این یعنی تمام شرکتکنندگان در مسابقه، به نوعی کاربر و جمعیت هدف این وبسایت محسوب میشدند. البته میتوان یک ایراد جزئی هم به این جشنواره گرفت و آن کم بودن تعداد جوایز بود. آنها میتوانستند علاوه بر جایزه فوقالعادهای که در نظر گرفته بودند مثلاً ۱۰ یا ۲۰ بلیط رفت و برگشت رایگان به یک جزیره تفریحی مثل کیش هم در سبد جوایز خود بگنجانند و به این ترتیب، تعداد برندههای خوششانس را به شدت افزایش دهند.
اما علیباباییها نگذاشتند داستان جشنواره و جایزه عجیبوغریبشان به همینجا ختم شود. همانطور که بالاتر گفتیم، باید از مراسم اهدای جایزه هم یک اتفاق بسازید و با آن سروصدا راه بیندازید. وبسایت علیبابا هم همین کار را کرد. آنها مراسم قرعهکشی را از قبل اطلاعرسانی کردند و این رویداد را در حساب اینستاگرام خود به صورت زنده پخش کردند تا هم مخاطبان بتوانند روند قرعهکشی را راستیآزمایی کنند و هم هیجان این مراسم را بدون حضور در سالن قرعهکشی، لمس کنند. سپس خلاصهای از مراسم و ویدوی انتخاب برنده را نیز در وبلاگ خود منتشر کردند.
۱۰. فروشگاههای اپلیکیشن
یکی از کانالهای جذب بازدیدکننده که در چندسال اخیر توجه زیادی به خود جلب کرده است، فروشگاههای آنلاین اپلیکیشن هستند. مثلاً اپاستور شرکت اپل یا گوگل پلی مثالی از این فروشگاهها هستند. در ایران هم کافهبازار یا مایکت نمونهای از فروشگاههای اپلیکیشن هستند. در حقیقت، این فروشگاهها بر دو نوع هستند و با هم تفاوتهایی دارند.
فروشگاههای B2C
اگر شرکت شما برای کاربران اپلیکیشن میسازد، پس شما احتمالاً در یک فروشگاه اپلیکیشن B2C (بنگاه به مشتری یا Business to Customer) مثل کافهبازار یا مایکت یا اپاستور اپل حضور دارید. در اینجا چند نکته را درباره جذب کاربران جدید از این روش معرفی میکنیم:
- نقدها و نظرات نوشته شده بر اپلیکیشن به شدت مهم هستند. هر چه در توان دارید انجام دهید تا در وهلهی اول نقدهای منفی دریافت نکنید. اگر هم زمانی نقد و نظر منفی دریافت کردید، حتماً تلاش کنید فرد موردنظر قانع شود که نقد و نظر خود را تغییر دهد.
- اسکرینشاتهایی که از اپلیکیشن خود در این فروشگاهها قرار میدهید، در واقع ویترین شما هستند. بنابراین، حسابی روی آنها حساسیت داشته باشید. اگر از نظر بصری نتوانید مردم را ترغیب و تحریک کنید، نمیتوانید آنها را به سمت خود بکشانید.
- اسم اپلیکیشن خود را با دقت انتخاب کنید. آیا جستجوی چنین اسمی و پیدا کردن آن کار آسانی برای کاربر خواهد بود؟
- نمیتوانید برای جذب ترافیک جدید صرفاً بر فروشگاههای اپلیکیشن متکی باشید زیرا امروزه اپلیکیشنهای بسیار زیادی در این فروشگاه ها هستند و محصول شما در واقع مثل سوزن در انبار کاه میماند. پس باید از سایر تاکتیکهای معرفی شده در این مقاله نیز استفاده کنید.
فروشگاههای B2B
اگر محصول شما برای فعالیتهای تجاری استفاده میشود، پس احتمالاً به نوع جدیدی از فروشگاههای اپلیکیشن یعنی فروشگاههای B2B (بنگاه به بنگاه یا Business to Business) نیاز دارید. شرکتهایی مثل Salesforce و Mailchimp در حال حاضر فروشگاههایی برای اپلیکیشنهایی که با خدمات این دو شرکت قابلیت یکپارچهسازی دارند، به راه انداختهاند. در مورد این فروشگاهها هم نکاتی هست که باید مدنظر قرار دهید:
- این فروشگاهها نسبت به فروشگاههای B2B خلوتتر هستند. بنابراین، برجسته شدن و دیده شدن در آنها میتواند راحتتر باشد.
- فروشگاههای B2B معمولاً تمایل دارند اپلیکیشن شما را در وبلاگ خود، در ایمیلها و خبرنامههایشان یا به روشهایی دیگر معرفی کنند، پس بد نیست از آنها درخواست کنید.
- گاهی اوقات فروشگاههای B2B حتی به شما پول پرداخت میکنند تا قابلیت یکپارچهسازی اپلیکیشن خود با محصول آنها را ایجاد کنید. مثلاً فروشگاه Shopify اخیراً مبلغی را برای همین هدف اختصاص داد.
- در فروشگاههای B2B نیز مانند فروشگاههای B2C، نقدها، نظرات و اسکرینشاتها به شدت اهمیت دارند. بنابراین از این موارد غافل نشوید.
- میتوانید در قسمت توضیحات صفحهی اپلیکیشن خود، یک بخش با عنوان «به زودی» در نظر بگیرید و در آن ویژگیها و محصولاتی که در آینده اضافه خواهید کرد را معرفی کنید. این روشی عالی برای پیدا شدن در جستجوهای B2B است زیرا محصولات و ویژگیها را به عنوان کلمات کلیدی در توضیحات خود لیست کردهاید (این یک از تاکتیکهایی بود که اپلیکیشن Wishery استفاده کرد و در نهایت هم نتیجه بسیار مثبتی کسب کرد).
حتما بخوانید: آیا بازاریابی محتوا به تجارت من کمک می کند؟
۱۱. وبسایتهای تخفیف و خرید گروهی
پس از رشد سرسامآور وبسایت Groupon، سایتهای تخفیف گروهی زیادی ایجاد شدهاند، به طوری که امروزه برای بسیاری از حوزههای تخصصی بازارهای مختلف، حداقل یک سایت تخفیف و خرید گروهی وجود دارد که مایل است محصول شما را در وبسایت خود معرفی کند.
توافق کردن با این شرکتها، معمولاً کار ساده و سرراستی است. به این ترتیب که یک تخفیف برای مخاطبان آنها در نظر میگیرید و در مقابل، آنها نیز به کانال توزیع محصول شما تبدیل میشوند. این روشی آسان برای جذب ترافیک است و با توجه به ساده بودن اجرای آن، به تجربه و امتحان کردنش میارزد.
یکی دیگر از مزایای جانبی و غیرمنتظرهی استفاده از سایتهای تخفیف گروهی، تعداد افرادی است که محصول شما را با قیمت اصلی و بدون تخفیف خواهند خرید، حتی با وجود اینکه از یک سایت تخفیف گروهی به وبسایت یا محصول شما میآیند! بله، اینترنت فضای عجیب و غریبی است و این قبیل اتفاقات در آن، کاملاً طبیعی است.
بد نیست ببینید آیا در زمینه فعالیت شما هم وبسایت تخصصی برای تخفیف و خرید گروهی وجود دارد یا نه! در ایران هم وبسایتهایی مثل نتبرگ و تخفیفان از بزرگترین وبسایتهای تخفیف و خرید گروهی هستند که ممکن است بتوانند محصولات یا خدمات شما را به کاربران معرفی کنند.
۱۲. مخاطبربایی
اشتباه برداشت نکنید! قرار نیست کار غیراخلاقی انجام بدهید. مخاطبربایی یعنی جذب مخاطبان سایر افراد و شرکتها. اگرچه مخاطبربایی در بسیاری از تاکتیکهایی که در این مقاله معرفی شد به نوعی حضور دارد، اما میخواهم اینجا از آن به صورت مجزا صحبت کنم. ایجاد مخاطب کار بسیار دشواری است، بنابراین اگر بتوانید راهی بیابید که از مخاطبان شخص یا کسبوکار دیگری بهره ببرید مثل این میماند که در جذب ترافیک میانبر زده باشید. نوشتن پست مهمان در وبلاگها یکی از اَشکال مخاطبربایی است. حضور به عنوان مهمان در پادکستهای دیگران نیز شکل دیگری از مخاطبربایی است. حتی حضور در فروشگاههای اپلیکیشن هم شکلی از مخاطبربایی است. در اینجا چند روش برای استفاده از مخاطبربایی را به شما معرفی میکنم:
- جایزهای برای یک وبلاگ خاص قرار دهید که میدانید مخاطبانش با جمعیت هدف شما یکی هستند.
- به راهبران فکری و مدیران وبلاگ و برگزارکنندگان رویدادها در حوزه تخصصیتان، اکانت رایگان بدهید. اگر آنها از کار با وبسایت یا محصول شما تجربه خوبی کسب کنند، مطمئن باشید آن را با گروه مخاطبان خود در میان خواهند گذاشت.
- هر طرف که نگاه کنید فرصتهای بیشمار مخاطبربایی را خواهید یافت. اگر به اندازه کافی خلاق باشید، همیشه موقعیت و فرصتی جدید را پیش چشم خود میبینید که میتوانید مخاطبان شخص یا گروهی دیگر را به محصول خود جلب کنید.
خلاصه
- صرفاً بر جذب ترافیک تمرکز نکنید. ترافیک مهم است، اما همه چیز نیست.
- سه روش برای جذب ترافیک به وبسایتتان وجود دارد:
- کشیدن: افراد را ترغیب میکنید به سمت شما بیایند.
- هل دادن: افراد را وادار میکنید به سمت شما بیایند.
- محصول: از محصولتان برای جذب افراد استفاده میکنید.
- ۱۲ تاکتیک کششی برای کشیدن افراد به سمت محصولتان وجود دارد:
- وبلاگنویسی یا نوشتن پست میهمان در وبلاگها
- تولید پادکست یا حضور به عنوان میهمان در پادکستها
- تولید ایبوک، راهنما و مقالات آموزشی
- اینفوگرافیک
- وبینار
- ارائههای کنفرانسی
- سئو و بهینهسازی سایت
- رسانههای اجتماعی
- برگزاری مسابقات
- فروشگاههای اپلیکیشن
- وبسایتهای خرید و تخفیف گروهی
- مخاطبربایی
امیدوارم از خواندن این مقالهی طولانی خسته نشده باشید. حالا که با تاکتیک های کششی آشنا شدید، برای رفتن به مرحله بعد کاملاً آماده هستید. در قسمت بعدی از سری مقالات هک رشد به تاکتیکهای فشاری (Push Tactics) برای جذب بازدیدکنندهها میپردازیم. با ما همراه باشید و نظرات خود را زیر همین پست در میان بگذارید.