یک طراح UX تلاش میکند به این سوال پاسخ دهد که «چگونه میتوانیم تجربه تعامل با یک محصول، سرویس یا یک سایت را تا حد امکان برای کاربر بصری، ساده و دلپذیر کنیم؟» در واقع طراحان UX چرایی، چیستی و چگونگی استفاده از یک محصول، سایت و… را در نظر میگیرند. چرایی شامل انگیزه کاربران برای پذیرش یک محصول است؛ اینکه آن محصول تا چه اندازه با ارزشها و نیازهای کاربر مرتبط است.
بعد از آن، طراح سراغ چیستی میرود. اینکه آن کاربر دقیقا چه کاری میتواند با آن محصول انجام دهد و محصول، چه نیازی از او را برآورده میکند. در نهایت، چگونگی، به نحوه دسترسی کاربر به محصول مربوط میشود؛ اینکه چگونه محصولاتی را ایجاد کنیم که کاربران بتوانند تجربههای معناداری با آن برقرار کنند. در واقع هدف یک طراح UX این است که کل فرایند مربوط به یک محصول، از انتخاب، خرید تا استفاده از آن را برای کاربر ساده و دلپذیر کند. این یعنی اینکه طراح باید حتی قبل از اینکه محصول یا سایتی در اختیار کاربر قرار گیرد، فکر همهچیز را بکند. سخت است، نه؟
دان نورمن، مخترع اصطلاح «تجربه کاربری» میگوید:
«یک محصول در واقع بیشتر از یک محصول است. این شامل مجموعهای منسجم و یکپارچه از تجربیات میشود. به تمام مراحل طراحی و ارائه یک محصول یا خدمت باید فکر کنید؛ از اهداف اولیه گرفته تا بازتاب نهایی. باید کاری کنید تا تمام فرایند مربوط به ارائه یک محصول بهصورت یکپارچه با هم کار کنند».
همه اینها نشان میدهند که چقدر حضور یک طراح UX برای کسبوکارها مهم و کلیدی است. در این صورت، شما میدانید که کاربر هنگام استفاده از خدمات، سایت یا محصولات شما چه احساسی دارد و چطور فکر میکند. مگر تمام چیزی که برای فروش، ارائه خدمات و موفقیت در کسبوکارتان نیاز دارید، همین نیست؟